مکتب طریقت اویسی شاه مقصودی®، مکتب عرفان اسلامی®
مکتب طریقت اویسی شاه مقصودی® روش شناخت اصل درونی و هویت واقعی انسان، که نهایتاً منجر به کشف واقعیت خداوند می گردد را به دانشجویان تعلیم میدهد. قدمت مکتب طریقت اویسی شاه مقصودی® ، مکتب عرفان اسلامی® ، به هزار و چهار صد سال قبل به زمان نبی اکرم حضرت محمّد (ص) می رسد.
وجه تسمية مكتب طريقت اويسي®، نام حضرت اويس قرنی مي باشد. حضرت اویس قرنی مؤسّس و بنیانگذار مکتب طریقت اویسی®, در زمان نبی اکرم حضرت محمد (ص) می زیست. حضرت اویس هرگز پیامبر (ص) را ظاهراً ملاقات نکرد، بلکه وی از طریق ارتباط قلبی، معلم خویش حضرت محمد (ص) را شناخت و تعالیم حضرتشان را دریافت نمود. حضرت نبی اکرم (ص) خرقه مبارک خویش را برای حضرت اویس فرستاده و بدین ترتیب، طریق معرفت وی را تایید فرمودند. علم الهی و ماهیت حقیقت اسلام از طریق سلسله بلاانقطاع پیران عظام مکتب طریقت اویسی® سینه به سینه منتقل گردیده است.
مولانا المعظم حضرت شاه مقصود صادق عنقا ،چهل و یکمین قطب اویسی با گشودن درهای مکتب عرفان به عموم و اشاعه ٔعلم عرفان به زبان علمی در سطح جهان، تحولی عظیم درتوسعه عرفان اسلامی به وجود آورده اند و به همین جهت این مکتب، مکتب طریقت اویسی شاه مقصودی® نامیده می شود. ایشان مأموریت گسترش تعالیم عرفان در عالم را به فرزند جسمانی و روحانی خویش، حضرت صلاح الدّین علی نادر عنقا، پیر مکتب طریقت اویسی شاه مقصودی® واگذار نمودند.
"ما در آنیــم که بر روی بشــــر
بگشــائیــم بــــدانائـــی در
علم ســازیم چراغ ره خـــــلق
معرفت نور دل آگه خلق"
- حضرت شاه مقصود صادق عنقا
اقطاب اویسی
حضرت اویس قرنی : حضرت محمّد (ص) فرمود: در امّت من مردی است که در قیامت شفاعت کننده مومنین است، صحابه گفتند که: "این که باشد؟" فرمود که: "بنده ای از بندگان خدا." پرسیدند که "نامش چیست؟" فرمود که: "اویس."
بیشتر بخوانید
حضرت اویس قرنی
حضرت اویس قرنی بنیان گزار مکتب عرفان اسلامی می باشند. عشق صمیمانه و ارادت خالصانهٔ ایشان به حضرت محّمد صلی الله علیه و آله و تعلمیات اسلام دارای اهمیّت ویژه ای برای جویندگان حقیقت است . با وجود اینکه حضرت اویس هیچگاه ظاهرا" با حضرت محّمد (ص) ملاقات نداشتند ولی تعلیمات مقدس پیامبر اکرم (ص) را از راه دل و به طریق باطنی دریافت نموده اند.
حضرت محمّد (ص) فرمود: در امّت من مردی است که در قیامت شفاعت کننده مومنین است، صحابه گفتند که: "این که باشد؟" فرمود که: "بنده ای از بندگان خدا." پرسیدند که "نامش چیست؟" فرمود که: "اویس."
یکی از گفتارهای معروف حضرت اویس "علیک بقلبک " می باشد . دل طریق وصول به روحانیت و معرفت است. بنابراین تزکیه و صافی آن مورد اهمّیت و تعلیم همه عرفا است. در قرآن کریم بیش از دویست آیه به اهمّیت قلب برای معرفت وخودشناسی اشاره شده است .
حضرت محّمد (ص) اندکی پیش از رحلتشان خرقه مبارکشان را توسط حضرت علی علیه السلام و عمر به حضرت اویس تفیض نمودند. این واقعه دلالت برتأیید حضرت محّمد (ص) به طریق دریافت باطنی حضرت اویس می نماید.
حضرت سلمان فارسی : حضرت سلمان برای یافتن پیامبر (ص) مسافتهای بسیار زیادی را پیمود. در این سفرها به بردگی فروخته شد و بعداً توسط یک یهودی خریداری شد. در دوران بردگی بود که حضرت سلمان راجع به اسلام شنید و حقیقت را آشنا شد. گروهی به او کمک کردند و آزادی او را خریدند و بعد از مدت کوتاهی او مسلمان شد. بعد از جستجوی فراوان و برخورد با بسیاری ازدیگر اعتقادات در شهر مدینه به حضور حضرت رسول اکرم (ص) رسید و مسلمان شد. از آن زمان به بعد به سلمان فارسی مشهور گردید. در طی دوران زندگی به چنان درجه والایی رسید که حضرت پیغمبر اکرم (ص) فرمودند: "سلمان از خاندان من است."
بیشتر بخوانید
حضرت سلمان فارسی
حضرت سلمان برای یافتن پیامبر (ص) مسافتهای بسیار زیادی را پیمود. در این سفرها به بردگی فروخته شد و بعداً توسط یک یهودی خریداری شد. در دوران بردگی بود که حضرت سلمان راجع به اسلام شنید و حقیقت را آشنا شد. گروهی به او کمک کردند و آزادی او را خریدند و بعد از مدت کوتاهی او مسلمان شد. بعد از جستجوی فراوان و برخورد با بسیاری ازدیگر اعتقادات در شهر مدینه به حضور حضرت رسول اکرم (ص) رسید و مسلمان شد. از آن زمان به بعد به سلمان فارسی مشهور گردید. در طی دوران زندگی به چنان درجه والایی رسید که حضرت پیغمبر اکرم (ص) فرمودند: "سلمان از خاندان من است."
حضرت سلمان فارسی و حضرت اویس قرنی هم دوره بودند. طریق سیر و سلوک آنها بسیار متفاوت است. حضرت اویس هرگز حضرت پیغمبر (ص) را ظاهراً ملاقات نکرد و تنها از طریق باطن با ایشان در ارتباط بودند.
از امام علی (ع) در مورد حضرت سلمان پرسیدند، فرمودند: "مردی از اهل بیت ماست و برای شما مثل لقمان حکیم است (از لقمان در قران به عنوان یک مرد هوشیار و عاقل یاد شده است).علم اوّل و آخر را داناست و کتاب اوّل و آخر را خوانده و دریایی است تمام نشدنی."
از حضرت سلمان پرسیدند، گناهی که با وجود آن هر کار نیکی هم انجام شود نفع نمیدهد چیست؟ فرمود: "کبر است."
قطب صوفی بعدی: حضرت حبیب ابن سلیم رأعی
فهرست کامل اقطاب مکتب طریقت اویسی شاه مقصودی®
حضرت حبیب ابن سلیم رأعی : پس از شهادت حضرت اویس قرنی ، ابو موسی زید حبیب بن سلیم راعی در قرن اول و دوم هجری قمری پرچم فقر در ملک دلها افراشت و به امر حق بر مسند اویسی تکیه زده و جانهای مستعد را دلیل و هادی گشت.
بیشتر بخوانید
حضرت حبیب ابن سلیم رأعی
حضرت حبیب بن سلیم راعی خلیفه حضرت اویس قرنی است و از جهت انتساب به حضرت سلمان فارسی به حبیب بن "سلیم" راعی معروف گردیده اند.
پس از شهادت حضرت اویس قرنی ، ابو موسی زید حبیب بن سلیم راعی در قرن اول و دوم هجری قمری پرچم فقر در ملک دلها افراشت و به امر حق بر مسند اویسی تکیه زده و جانهای مستعد را دلیل و هادی گشت
حضرت حبیب سلیم راعی گوسفندان بسیاری هم داشت و یکی از بزرگان نقل میکند که جانهای مستعد را دلیل و هادی گشت.
در جوانی خود روزی او را دیدم که گرم نماز است و گرگی گوسفندان اورا نگه میداشت . با خود گفتم این پیر را زیارت کنم که علامتی بزرگ بر او می بینم . وقتی از نماز فارغ شد سلام گفتم. گفت: ای پسر! برای چه کار آمده ای؟ گفتم به زیارت تو. گفت: خداوند به تو خیر دهد. گفتم: ای شیخ! چگونه است که گرگ را با میش موافق می بینم. گفت: چون راعی با حق موافق است.
نقل است که از او پرسیدند که: «رضا در چیست؟» گفت: «در دلی که در او غبار نفاق نباشد.»
یکی از حبیت راعی پرسید:«با چه چیز به این درجه رسیدی؟» گفت: «با پیروی از محمّد (ص).»
حضرت حبیب راعی عارف کامل مکمل و نمونه ای شاخص از مسلمانان آزاده دردوره خود میباشند
قطب صوفی بعدی: حضرت ابراهیم ادهم
فهرست کامل اقطاب مکتب طریقت اویسی شاه مقصودی®
حضرت ابراهیم ادهم : ایشان استاد مکتب طریقت اویسی می باشند. یگانه زمان خود بود و شاه مردان. ورود ایشان به عالم عرفان شنیدنی است. در اوایل پادشاه بلخ بود ، که شبی در تخت خود خوابیده بود ، صدایی از بالای سر خود شنید ، پرسید: کیست؟ یکی جواب داد " منم به دنبال شترم می گردم." گفت: " ای نادان، بر روی بام، شتر چکار می کند؟" جواب شنید: " این از آن سختتر نیست که بر روی تخت پادشاهی بدنبال خدا می گردی"
بیشتر بخوانید
حضرت ابراهیم ادهم
حضرت ابو اسحاق ابراهیم ادهم امیرزاده بود و از اهالی بلخ ، ولادتش در سال هشتاد و یک هجری و وفات ایشان در سال یکصد و شصت و یک هجری قمری می باشد.
ایشان استاد مکتب طریقت اویسی می باشند. یگانه زمان خود بود و شاه مردان. ورود ایشان به عالم عرفان شنیدنی است. در اوایل پادشاه بلخ بود ، که شبی در تخت خود خوابیده بود ، صدایی از بالای سر خود شنید ، پرسید: کیست؟ یکی جواب داد " منم به دنبال شترم می گردم." گفت: " ای نادان، بر روی بام، شتر چکار می کند؟" جواب شنید: " این از آن سختتر نیست که بر روی تخت پادشاهی بدنبال خدا می گردی"
فردای آنروز که بار عام بود، ناگهان شخصی با هیبت تمام وارد شد و گفت: "در این کاروانسرا چه می کنی؟" ابراهیم گفت: " این کاخ ما است نه کاروانسرا!" گفت: "قبل از تو از آن که بوده؟" گفت: "پدرم." گفت: "قبل از او؟" و چند نفر را بشمرد. گفت: "این کاروانسرا نیست که یکی می آید و یکی می رود؟." و منتظر جواب نشد و بیرون رفت.
این سخن و وقایع که بر او گذشته بود، اثر بسیار زیادی جهت ترک پادشاهی و ورود بعالم عشق و عرفان بر ایشان گذارد.
قطب صوفی بعدی: حضرت شقیق بلخی
فهرست کامل اقطاب مکتب طریقت اویسی شاه مقصودی®
حضرت شقیق بلخی : حضرت شقیق تحت تاثیر سخنان حضرت ابراهیم ادهم شیفته مکتب علم و عرفان گردیدند. وی بردست استاد خویش بوسه زد و فرمود: "تو استاد حقیقی ما هستی"...
بیشتر بخوانید
حضرت شقیق بلخی
حضرت شقیق، استاد روحانی "پیر" سده دوم هجری قمری در خطّهٔ خراسان بوده است. وی از شاگردان حضرت ابراهیم ادهم و استاد حضرت حاتم اصم میباشند.
ورود حضرت شقیق به مکتب عشق و عرفان پس از ملاقات با حضرت ابراهیم ادهم حاصل شد. حضرت ادهم از ایشان پرسیدند: "چگونه تصمیم گرفتی که به اینجا بیایی؟" حضرت شقیق بلخی فرمود: "در بیابانها سیر میکردم، پرندهای را دیدم که پر و بال او شکسته بود. با خویش گفتم دقت کنم ببینم از کجا میخورد و مقابل او نشستم. ناگاه پرندهای پیش آمد که در نوک او یک ملخ بود و آنرا در منقار پرنده پر شکسته گذاشت. پس به نفس خود گفتم ای نفس، آنکه باطن این پرنده سالم را برای این پرنده پر شکسته به حرکت در آورده، قادر است مرا در هر کجا که باشم روزی دهد. پس دیگر به دنبال دلیل نگشتم و مشغول عبادت شدم."
پس حضرت ابراهیم فرمود: "ای شقیق! چرا تو آن پرنده سالم نمیشوی که پرنده علیل را روزی میدهد؟ یا اینکه از او برتر شوی." پس دست حضرت ادهم را بوسید و گفت:"تو استاد ما هستی".
حضرت شقیق میفرمایند: "اگر میخواهی همه عمر تو در راحتی بگذرد، آنچه به تو داده شده مصرف کن و آنچه به تو داده شده بپوش و راضی باش به قضای خدا.”
فرمودند: "هرکس که میخواهد بداند که خدا را چه اندازه میشناسد باید به دل خویش رجوع نماید که به آنچه خدا وعده داده است بیشتر اعتماد دارد؟ یا به آنچه مردم وعده داده اند؟"
حضرت شقیق به حضرت حاتم گفت: "اگر میخواهی خوب زندگی کنی و مردنی آسوده داشته باشی، پنج سخن را به کار ببند. هرگز به کسی حسادت نکن زیرا که تمامی ما منحصر بفرد بوده و کیفیتهای متفاوتی را دارا هستیم و مهم تر آنکه قسمت خدا را نمیتوانی تغییر دهی. استمرار به هدایت مردم ننما زیرا خداوند آنانرا که بخواهد هدایت مینماید. به دنیا حرص نداشته باش و آرزومندی را پیشه مکن و بدون جهت کار مکن."
از حضرت شقیق آثار مکتوب فراوانی موجود است که در آن میان کتاب مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه میباشد که در آن روایاتی از حضرت امام جعفر صادق (ع) نقل و شرح شده است. دیگر اثر ایشان آداب العبادات میباشد و در این کتاب، سیر معنوی به سوی خداوند را مشخص فرموده اند و شاید اولین کسی باشد که در اسلام سیر معنوی به سوی معبود را نگاشته اند.
فهرست کامل اقطاب مکتب طریقت اویسی شاه مقصودی®